هو الحق، هو الهو، نبی‌ رو، خدا خو

هُوَ الحَقّ، هُوَ الهُو، نبی‌ رو، خدا خو
دلم رو به هر سو کشیده 
وحیده، سعیده، دل از دهر بریده
خدا هم مریدِ علیه

نبی شهر عِلم و دَر علیه
بَشَرٌ کَیفَ بَشَر علیه
(به همه عالم پدر علیه)۲

حیدر کرّاره و من
وصله‌ی نعلین پای، قنبرشم 
علی امام من است و
منم غلام علی و همسرشم 

علی علی علی علی...
****
کمالش، جمالش، به‌ قربون خالش 
خدا خواست خونم شد حلالش 
خصالش، روالش، نوشته رو شالش 
که زهرا مدالش علیه 

شهِ والا منزلت علیه
ستون محشر فقط علیه
(همه قرآن خط به خط علیه)۲

یه عمره که تو حسرتِ
یه‌ مرتبه مستی با جام لبشم 
علی امام من است و
منم غلام علی و زینبشم

علی علی علی علی...
****
کریمه، رحیمه، دَمِ بچگیمه
شدم عمری بیمه به نامش
قیامش، سلامش، دلم جلد بامش
شدم مست جامش، علیه

کعبه الحق قیمتش علیه
که خدا هم زینتش علیه 
(خود جنّت حسرتش علیه)۲

صاحب درباره و من
تا دنیا دنیا باشه زیر دِینشم 
علی امام من است و
منم غلام علی و حسینشم 

حسین حسین...