هر چه در دنیا مصبت میکشیم
1493
20
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: شعر اول
- موضوع: مناجات با امام زمان (عج)
- مناسبت: شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
- سال: 1401
هرچه در دنیا مصیبت میکشیم
از غم و درد فراغت میکشیم، یابن الحسن
دوری از تو زندگی را سخت کرد
عالمی را حجر تو بدبخت کرد
تو نتابیدی جهانم تیره شد
بر سرم ابر سیاهی چیره شد
گوهر عقل و بصیرت گم شده
جهل یارِ بعضی از مردم شده
چهرهِ لبخند را محزون ببین
مرقد شیراز را در خون ببین
بی پناهیم و صدایت میکنیم
پیش تو تنها شکایت میکنیم
درد دل داریم و آه آوردهایم
خوب جایی ما پناه آوردهایم
زرد و پاییزی میان تندباد
باز هم معصومه ما را راه داد
***
هرچه محرم داشت در طول سفر
دید افتاده به خون بی بال و پر
گرچه داغ قتل و غارت دیدهاست
کی دگر رنج اسارت دیدهاست
سلسله بر دست و بازویش نبود
جای سیلی بر گل رویش نبود
***
در پی حفظ حریم خویشتن
مرد باید پشت در آید نه زن
هیچ دانی دختر خیر البشر
از چه جای حیدر آمد پشت در
دید مولایش علی تنها شده
خانهاش محصور دشمنها شده
گفت باید پیش امواج خطر
یار بهر یار خود گردد سپر
من که تنها دختر پیغمبرم
پشت این در پیش مرگ حیدرم
از غم و درد فراغت میکشیم، یابن الحسن
دوری از تو زندگی را سخت کرد
عالمی را حجر تو بدبخت کرد
تو نتابیدی جهانم تیره شد
بر سرم ابر سیاهی چیره شد
گوهر عقل و بصیرت گم شده
جهل یارِ بعضی از مردم شده
چهرهِ لبخند را محزون ببین
مرقد شیراز را در خون ببین
بی پناهیم و صدایت میکنیم
پیش تو تنها شکایت میکنیم
درد دل داریم و آه آوردهایم
خوب جایی ما پناه آوردهایم
زرد و پاییزی میان تندباد
باز هم معصومه ما را راه داد
***
هرچه محرم داشت در طول سفر
دید افتاده به خون بی بال و پر
گرچه داغ قتل و غارت دیدهاست
کی دگر رنج اسارت دیدهاست
سلسله بر دست و بازویش نبود
جای سیلی بر گل رویش نبود
***
در پی حفظ حریم خویشتن
مرد باید پشت در آید نه زن
هیچ دانی دختر خیر البشر
از چه جای حیدر آمد پشت در
دید مولایش علی تنها شده
خانهاش محصور دشمنها شده
گفت باید پیش امواج خطر
یار بهر یار خود گردد سپر
من که تنها دختر پیغمبرم
پشت این در پیش مرگ حیدرم
نظرات
نظری وجود ندارد !