احمد واعظی

هر آن مجنون که مهر

505
5
هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش
نخ چادر نماز حضرت زهراست زنجیرش

فرستاده کتابی را در آن مدح علی گوید
خدا با «إِنما» و «هل أتی» و «تین» و «تطهیر»ش

به حکم «لافتی الّا علی» دیگر جهان هرگز
نه می‌بیند شبیهش را، نه حتی مثل شمشیرش

فقط با نان جو سر کرد آن که فتح خیبر کرد
کجا آن قوّت و این قوت، ملائک مات تکبیرش

دعا بر جان مادر می کند هرکس محب اوست
رسید از دامن مادر به قلب طفل، تأثیرش

چنان از نام او مستم، گرفته ذکر او دستم
علی نامش چنین کرده، چه خواهد کرد تصویرش؟

کند صید دل، این صیاد قابل با شمایل هم
که خالش دانه، مو لشکر، کمان ابرو، مژه تیرش

برای کوی او رفتن، گرسنه مانده ترجیحاً
به جز او را نمی خواهد گدای چشم و دل سیرش

علی هرجا رود بالا، شود حجت تمام آنجا
چه باشد شیر میدان و چه باشد طفل بی شیرش

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش