نگاه دار دلی را که

نگاه دار دلی را که

[ محمدحسین پویانفر ]
نگاه‌دار دلی را که برده‌ای به نگاهی
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی

نگاه‌دار دلی را که برده‌ای به نگاهی
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد

که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
نگاه‌دار دلی را که برده‌ای به نگاهی

از من مرا بگیر و خودت را به من بده حسین

هزار جهد بکردم که سِرِه عشق بپوشم
نبود بر سر آتش مُیَسَّرم که نجوشم

به هوش بودم از اول که دل به کَس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم

از من مرا بگیر و خودت را به من بده حسین

نظرات