با اجازه از امیرمومنان
مدح او می‌شود این‌گونه بیان
مرجَ البحرینِ یلتقیان
یَخرُجُ منهما زینب
نور ارض و سماء زینب
زینب زینب، اعلی درجات
زینب زینب، جان‌ها به فدات
زینب زینب، زینب زینب
یا فخرَ المخدّرات
به ذوالفقارِ علی با کلام وارث شد
میان معرکه‌ی خطبه مرتضی حس شد
عقیله‌ای که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله‌‌آموزِ صد مدرّس شد
(زینب زینب)...
عمّه‌جانِ اولادِ کربلا
نغمه‌‌ی هر فریادِ کربلا
کاف و هاء یاء عین صادِ کربلا
پس بگو فاضله زینب
یه ابوفاضله زینب
زینب زینب، زهرا وجنات
زینب زینب، نور هیئات
زینب زینب، زینب زینب
عقیله‌ی هاشمیات
من از تو ارثیه دارم غم مُحرّم را
امیر علقمه دست تو داده پرچم را
اگر بناست که سوریه قسمتم نشود
هزار بار بمیرم نبینم آن دَم را
(زینب زینب)...
****
سخنور قهّار، ملیکه‌ی دادار
بنویس زینب، ببین حیدر، بخون کرّار
بعد زینب حتما بگو: سلام الله علیها
کوفه رو کرده زیر و رو، سلام الله علیها
در مقامش گفته عدو: سلام الله علیها
منبرِ زینب واقعاً اثر داره
عین حمزه بازوی با جگر داره
خطبه‌ی غرّا خوند و دشمنا گفتن
توی کوفه حیدر هنوز پسر داره
(زینب زینب، عُلیا مخدّره)...
عزیزة الزهرا، نائبة الحیدر
بنویس کوفه، ببین منبر، بگو خیبر
اسد‌اللّهه به شکل زن، سلام الله علیها
خطبه‌های خیبرشکن، سلام الله علیها
یکّه‌تازه مثل حسن، سلام الله علیها
یک نفر عالِمه‌ی بِلا معلّم شد
بین زن‌های قبیله‌ی بنی‌هاشم
قمر طایفه روی نیزه‌هاست اما
عَلمو داده عقیله‌ی بنی‌هاشم
(زینب زینب، عُلیا مخدّره)...
