میگن که بهشت تازیونه دیگه نداره
132
2
- ذاکر: سعید کرمعلی
- سبک: شعر روضه
- موضوع: حضرت رقیه (س)
- مناسبت: اربعین
- سال: 1402
میگن که بهشت، تازیونه دیگه نداره
بعد تو دیگه عمه یه روز خوش نداره
راحت شدی از حرمله و از سیلیه زجر
واست عموجون، گوشواره باز میاره
بدرود عزیزم، گل نیلی و کبودم
رفتی رقیه، مثه مادر تو عزیزم
آخه چجوری روی تنت خاک بریزم؟
زخمات دیگه خوب میشه گلم، درداتو قربون
از من یه سلامی برسون تو به عموجون
خوشغیرت من، جات خالی بود بزم حرامی
از نیزه دیدی من بودم و ...
خبر داری مرا بازار بردند؟
اصلاً بهتر که تو رفتی، اصلاً بهتر که تو نیستی
اصلاً بهتر نمیتونی که روی نیزه
میخوای چیو ببینی، بازار بردنمو؟
میخوای چیو ببینی، کتک خوردنمو؟
بعد تو دیگه عمه یه روز خوش نداره
راحت شدی از حرمله و از سیلیه زجر
واست عموجون، گوشواره باز میاره
بدرود عزیزم، گل نیلی و کبودم
رفتی رقیه، مثه مادر تو عزیزم
آخه چجوری روی تنت خاک بریزم؟
زخمات دیگه خوب میشه گلم، درداتو قربون
از من یه سلامی برسون تو به عموجون
خوشغیرت من، جات خالی بود بزم حرامی
از نیزه دیدی من بودم و ...
خبر داری مرا بازار بردند؟
اصلاً بهتر که تو رفتی، اصلاً بهتر که تو نیستی
اصلاً بهتر نمیتونی که روی نیزه
میخوای چیو ببینی، بازار بردنمو؟
میخوای چیو ببینی، کتک خوردنمو؟
نظرات
نظری وجود ندارد !