موج اشک منو غم حَرمت

موج اشکِ من و غم حَرمت
می‌گردم دور پرچم حَرمت
شور و گریه روضه و سینه‌زنی
بازم شعر محتشم حَرمت

باز این چه شورش است و که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

عبد مِیخانه منم من، هر نفس سینه‌زنم من
سر زینب به سلامت، سر خود می‌شکنم من

 آقام آقام، آقام آقام آقام...
****
عشقت در سینه دلمو می‌کَنه
بزم روضه‌ت کرب‌و‌بلای منه
وقتی زینب میده براتِ حرم
امضاشو بی‌بی فاطمه می‌زنه

دستم اگر رسد به ضریح حریمتان
قلبم شود به دور حرم یا کریمتان

نه خدایی نه جدایی، تو حسین خونِ خدایی
من و قطره قطره اشکام، روضه‌های کربلایی

آقام آقام، آقام آقام آقام...
****
ای که سرچشمه‌ی حیات منی
روح و جون و حیّ و ممات منی
دریا طوفانیه ولی غمی نیست
وقتی تو کشتیِ نجات منی

این ذکر همیشه می‌رسد از تار و پود من؛
جانم فدای حضرت ارباب بی‌کفن

معنیِ عشق و تولّی، پسرِ حضرت زهرا
که عَلم کرده به عالم، شهدای کربلا را

 آقام آقام، آقام آقام آقام...