من ماه آل هاشمم عرش خدا را قائمم

من ماه آل هاشمم، عرش خدا را قائمم
آل علی را خادمم، بر مُلک دل‌ها حاکمم
دلدار و دلداده منم، مستیِ هر باده منم
تسبیح و سجاده منم، آن سروِ آزاده منم
دریا منم، ساحل منم، بر عشق آب و گل منم
شیر دریادل منم، یعنی ابوفاضل منم
شب عاشق گیسوی من، یوسف اسیر موی من
محراب دل اَبروی من، کوثر نَمی از جوی من
ایمان منم، عرفان منم، جنت منم، رضوان منم
بر درد‌ها درمان منم، پور شَهِ مردان منم
دشمن گریزان من است عالم به فرمان من است
یوسف به زندان من است جبریل دربان من است
ساقی منم، ساغر منم، امیر آب‌آور منم
حمزه منم، جعفر منم، یکتا یَلِ حیدر منم
*****
بنگر به قد و قامتم، عباس، باب حاجتم
لرزان عدو از هیبتم، من منتهای غیرتم
در خلق و خو پیغمبرم، در زورِ بازو حیدرم
ام البنین را گوهرم، لیک است زهرا مادرم
استاد رزم اکبرم، شیدای روی اصغرم
عشق حسین، بال و پرم، من ذوالفقار حیدرم
در رزم کوبی محکمم، من تک سوار عَلقَمَم
من پهلوان عالمم، جان بخش عیسی یک دَمَم
عشق حسین، تاب و تبم، دارای چندین منسبم
لیکن گدای زینبم، آری رقیه مذهبم
من رقیه مذهبم
*****
ای دلبر خون خدا، ای دلبر خون خدا
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
عشق علی مرتضی، عشق علی مرتضی
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
کرب و بلا را حیدری، استاد رزم اکبری
سردار دشت کربلا
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
عشق خدا روی زمین نازد به تو ام البنین
فخر شهیدان در سماء
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
آمد کنار علقمه، آمد کنار علقمه
ام الائمه فاطمه خواندت پسر، خیر النساء
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
نفس نبی یعنی علی، آنکس که او باشد ولی
بوسه زده دست تورا، بوسه زده دست تورا
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
هستی خداوند وفا، هستی خداوند وفا
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
وقتی ز جان گشتی سپر بر مَشکِ خود با چشم تر
آمد ز مَشکَت این ندا، آمد ز مَشکَت این ندا
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
عشقت بُوَد بِه از عسل، کلب تو هستم از ازل
از تو نمی‌گردم جدا
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
نامت مرا آواره کرد، نامت مرا آواره کرد
عشقت مرا بیچاره کرد
هستم گدایت را گدا، هستم گدایت را گدا
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
من نوکرت را نوکرم، دستی بکش روی سرم
ای پادشاه ماه سوار
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
من ریزه‌خور، تو رازقی، عبدم و تو خالقی
بر عبد خود بنما عطا
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
بر من بزن ای مَه‌لَقا، قلاده از جنس وفا
از تو طلب دارم تورا
هو یا اباالفضل علی، هو یا اباالفضل علی
سرو صحرای جنون با دل بیمار عشق است
نغمه‌ی هو زدن مرغ گرفتار عشق است
او که دل بُرد ز ما روز ازل تا آخر
خون ما حلالش که چنین یار عشق است
ساقیا باده بده، از خُم عباس بر من
که مرا باده‌ی دلبرکُش گلنار عشق است
کنده بر قبضه‌ی شمشیر علی یا عباس
ذوالفقار دو دَمِ حیدر کرار عشق است
کار هرکس که گره خورد مدد خواست از او
نام زیبای اباالفضل به هر کار عشق است
روز پیکار عدو ترس از آن داشت که علی‌ست
رقص شمشیر به دستان علی‌وار عشق است
داده‌ام تا بنویسند به روی کفنم
من اباالفضلیم و میر علمدار عشق است