من حاضرم خار بره تو چشمم ولی نره تو پای مادرم

من حاضرم خار بره تو چشمم ولی نره تو پای مادرم

[ حاج مجتبی روشن روان ]
من حاضرم
خار بره تو چِشَمم ولی نره تو پای مادرم
من آخرش
یه روزی توی روضه جون میدم برای مادرم
کاش من بودم
سیلی می‌خوردم اون روزا تو کوچه جای مادرم

روضه‌ی مادرم شروع شد
وا علیا وا محمدا
این روزا خیلی تسلیت
بگین به بچه سیدا

از ته دل بلند بگو، آه مادر
مثل امام حسن بگو، آه مادر

(آه مادر، آه مادر، آه مادر)۳

خیلی برام
مادر من زحمت کشید گریه کن تو بار بیام
سعی می‌کنم
با گریه‌هام هرجوری هست تو روضه‌هات به کار بیام
من تا ابد
نمی‌تونم با روضه‌ی دیوار و در کنار بیام

معجزه‌ی خونه‌ی وحیه
اگه دریا می‌سوخت تو آتیش
با اینکه زهرا پشت در بود
ولی مولا می‌سوخت تو آتیش

تو هم شبیه من بگو، آه مادر
مثل امام حسن بگو، آه مادر

اگه شدم یه سینه زن
سینه زن شه بی کفن
هذا من فضل الحسن

نظرات