من تو خیمه خواب بودم
169
1
- ذاکر: حسین قربانچه
- سبک: نوحه
- موضوع: امام حسین (ع)
- مناسبت: روز سوم محرم
- سال: 1400
من تو خیمه خواب بودم
نیزهها تو رو بردن
اینقدر اذیتم کردن
گریمو درآوردن
بابا صورتم خیلی ورم کرده
هرکس منو دیده مسخرم کرده
هی داد زدم بابامو میخوام
دورم خبر داری کیا هستند؟
دستای کوچیکمو بد بستند
اینها النگو نیست تو دستام
حال سه سالتو حسابی جا آوردی
به خونمون خوش اومدی، صفا آوردی
گونههای من لیل و
گیسوان من فجره
گوشوارهی من گم شد
میدونم پیش زجره
سیلیه دلیل گوش سنگینم
عمه را دیگه درست نمیبینم
بد زد الهی خیر نبینه
میگم نزن اما خیلی بی رحمه
فرق دختر و پسر نمیفهمه
محکم با چکمه زد تو سینه
برای زخمای تنم دوا آوردی
به خونمون خوش اومدی، صفا آوردی
فکر هرچی میکردم الا کوچه و بازار
دوست داری بگم چی شد از دروازه تا دربار
تو نبودی جاهای جدید رفتم
سر برهنه مجلس یزید رفتم
حرفای تند و تیز شنیدم
یه صحنه بابا خیلی تکونم داد
یک نفر بلند شد و نشونم داد
بار اوله کنیز شنیدم
بگو که چادر واسه دخترا آوردی
به خونمون خوش اومدی، صفا آوردی
نیزهها تو رو بردن
اینقدر اذیتم کردن
گریمو درآوردن
بابا صورتم خیلی ورم کرده
هرکس منو دیده مسخرم کرده
هی داد زدم بابامو میخوام
دورم خبر داری کیا هستند؟
دستای کوچیکمو بد بستند
اینها النگو نیست تو دستام
حال سه سالتو حسابی جا آوردی
به خونمون خوش اومدی، صفا آوردی
گونههای من لیل و
گیسوان من فجره
گوشوارهی من گم شد
میدونم پیش زجره
سیلیه دلیل گوش سنگینم
عمه را دیگه درست نمیبینم
بد زد الهی خیر نبینه
میگم نزن اما خیلی بی رحمه
فرق دختر و پسر نمیفهمه
محکم با چکمه زد تو سینه
برای زخمای تنم دوا آوردی
به خونمون خوش اومدی، صفا آوردی
فکر هرچی میکردم الا کوچه و بازار
دوست داری بگم چی شد از دروازه تا دربار
تو نبودی جاهای جدید رفتم
سر برهنه مجلس یزید رفتم
حرفای تند و تیز شنیدم
یه صحنه بابا خیلی تکونم داد
یک نفر بلند شد و نشونم داد
بار اوله کنیز شنیدم
بگو که چادر واسه دخترا آوردی
به خونمون خوش اومدی، صفا آوردی
نظرات
نظری وجود ندارد !