
من بیپناهم؛ من اسیر درد و آهم کوچههای مدینه شده قتلگاهم محشر داغ، دیده نگاهم دیدم میان کوچهها هول قیامت؛ غوغای محشر چنگال گرگ وحشی و حورای حیدر ای وای مادر! ای وای مادر یاس کجا و طوفان، لاله کجا و تیشه ماه کجا و سیلی کی باورش میشه خودم دیدم که طوفان شد خودم دیدم نگین افتاد خودم دیدم که ناموس خدا روی زمین افتاد خودم دیدم که روی صورت آیینه، چین افتاد غمینه دل مدینه؛ غمای مادر، چه آتشینه حور کجا و آتیش، نور کجا و ظلمت طور کجا و ابلیس، شیر خدا و غربت چشمام خونفشانه؛ دردام بیشماره دیدم روی خاکا، افتاده ستاره میگفت با اشاره، گم شد گوشواره جون رفت از تنم؛ شد قلبم پارهپاره ای وای مادرم وای! ای وای مادرم وای یاس بهاره بود و ضرب سرکش داس یا ایّها النّاس! تا روز محشر در دلم هنگامه برپاس یا ایّها النّاس! دلم خونه، کی میدونه چهجوری بردمش خونه یهجوری زد، سرش برگشت به دیوار خورد غریبونه خودم دیدم که از سیلی خراش افتاده روی گونه دلم ریخت، بال و پرم ریخت خاک غریبی، روی سرم ریخت دلم سوخت، بال و پرم سوخت میون شعله، تا مادرم سوخت