من بمیرم خاکی شده سر تا پات

من بمیرم خاکی شده سر تا پات 
می‌چکه خون از رو ترکِ لب‌هات

دل بریدی، رفتی دیدنِ بابات 
قد کشیدی قربونِ قدِ رعنات

چشاتو وا کن، منو نگاه کن 
آخرین بار، منو صدا کن

(از چشمِ خواهرم می‌پوشونمت 
دستِ برادرم می‌رسونمت

از اینجا تا حرم می‌کشونمت 
کنارِ اکبرم می‌خوابونمت)2

***
خونِ پیشونیت داغه، مثه خورشید 

خون تو رو شمشیرِ همه پاشید
دورِ سرِ نیزه کاکلتو، پیچید 

کلِ لشگر با نالۀ تو، خندید
صدایِ خنده، دلمو کنده 

عضو عضوت به مویی بنده
چی به سرت اومد، آهوی حرم 

خجالتم دادی از برادرم
دیگه حالا شدی عین مادرم 

دوباره برگشتی پیش اکبرم
(از چشمِ خواهرم می‌پوشونمت 

دستِ برادرم می‌رسونمت
از اینجا تا حرم می‌کشونمت 

کنارِ اکبرم می‌خوابونمت)2
***

تیکه تیکه از پیروهنت افتاد 
چند تا مروارید از دهنت افتاد

زیرِ پایِ لشگر بدنت افتاد 
ردِّ پایِ مرکب رو تنت افتاد

به خون نشسته، چشایِ بسته 
استخونات همه شکسته

کبوترم، وقت پر کشیدنه 
تو خیمه‌ها نجمه ناله می‌زنه

حسن داره با من گریه می‌کنه 
حالِ عمو عبّاس بدتر از منه

(از چشمِ خواهرم می‌پوشونمت 
دستِ برادرم می‌رسونمت

از اینجا تا حرم می‌کشونمت 
کنارِ اکبرم می‌خوابونمت)2

***