مشت‌های گره کرده

تا زمانی که توی دلامون
یاد والفجر و مرصاد باشه
زندگیمونو میدیدم تا که
خاکمون شاد و اباد باشه


مشت های گره کرده ما
مثل هربار تأثیر داره
نقشه ی دشمنای قدیمی
نقش بر آب میشه دوباره


هر چی داشتن به میدون آوردن
تا ببینن که از راه موندیم
ما ولی همقدم با شهیدا
بیرق و تا به اینجا رسوندیم


همت و عزم جزم تو و من
وضع دنیا رو تغییر میده
کوله بارت رو بردار همرزم
موعد فتح خیبر رسیده

صاحب مکتب ما حسینه
راه ما راه صبر و جهاده
جونشو توی این راه میده
هرکسی دل به این عشق داده
کاشکی با گوشه ی چشم زهرا
عاشقای شهادت بمونیم
آرزومونه تا اخر عمر
پای کار ولایت بمونیم


واسه دردای امروز دنیا
هیشکی انگار جوابی نداره
گرد و خاک آسمونو گرفته
کاشکی میشد که بارون بباره


تا که خون میتپه توی رگها
تا که تو سینه ی ما نفس هست
برنمیگردیم از نیمه راه
مقصد ماس بیت المقدس

ما توی هیئتا قد کشیدیم
عاشق شاه کرببلاییم
خاک ما خونه ی اهل بیته
خادم بارگاه رضاییم


دستامونو به هم میدیم امروز
تا که فردارو با هم بسازیم
یاعلی میگیم و پیش میریم
تا که ایرانو بی غم بسازیم

صاحب مکتب ما حسینه
راه ما راه صبر و جهاده
جونشو توی این راه میده
هرکسی دل به این عشق داده
کاشکی با گوشه ی چشم زهرا
عاشقای شهادت بمونیم
آرزومونه تا اخر عمر
پای کار ولایت بمونیم