مثل دونه دونه‌ی تسبیح

مثل دونه دونه‌ی تسبیح
دنبال دونه دونه‌ی تسبیح
همراه عمه میون یه دشتی
مثل همون روزی که میون کوچه
دنبال یه گوشواره می‌گشتی

اکبرم گریه می‌کنم برات بلند بلند
زار می‌زنم تو این بگو بخند
نمی‌دونی چی تو این راه کشیدم
تا پیشت رسیدم فقط آه کشیدم

یک نفر بودی حالا به دنبال چند نفرم
آخ پسرم آخ پسرم
جوونای بنی هاشم بیاین دور و برم
آخ پسرم آخ پسرم

ولدی صاح الامام یا ولدی
تو رو دیدم اربا اربا ولدی
جوونای بنی‌هاشم اومدن ببرن

می‌بینی بین لشگر کوفه
یه دونه با دین و انصافی نیست
با خون دل شمردمش چند دفعه
برای بردنش عبام کافی نیست

زینبم بگو انا لله و انا الیه راجعون
خودت بیا روضشو بخون
دارم انگاری بازم یتیم میشم
جوون رشیدم زد آتیشم

به خدا کسی ندیده از ما یک ذره بدی
آه ولدی آه ولدی
چرا هرکس می‌رسید به بچم میزد لگدی
آه ولدی آه ولدی

خیز و از جا آبرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم ببر