ما هذا الرأس
809
21
- ذاکر: محسن بیننده
- سبک: زمینه
- موضوع: حضرت رقیه (س)
- مناسبت: شب سوم محرم
- سال: 1402
ما هذا الرأس، به این روز افتاده چرا؟!
تو میشناسیش عمه ندیدیش تا حالا؟!
بندهی خدا نبوده مادرش به دادش برسه
نمونده از محاسنش هیچی دیگه
ببین چه کردن با رگای گردنش
طفلکی دخترش ببینه جون میده
سوخته دلم واسش اگه چشام میشه خیس
این حالت رگها کار یکی دو ضربه نیست
وای از دل دخترش، وای از دل دخترش ...
*****
ما هذا الرأس، چرا کبوده این همه؟!
موی سوختهاش آتیشِ روی قلبمه
بندهی خدا مگه کجاها رفته بوده این روزا
چرا آخه اینقده بوی نون میده
خُردهی چوب برا چیه روی لباش؟!
بیچاره خواهرش ببینه جون میده
معلومه افتاده گیر یه آدم حریص
زخمای رو لبهاش کار یکی دو ضربه نیست
چوبی به لبت نشسته دیدم
دندان تو را شکسته دیدم
حسین ...
تو میشناسیش عمه ندیدیش تا حالا؟!
بندهی خدا نبوده مادرش به دادش برسه
نمونده از محاسنش هیچی دیگه
ببین چه کردن با رگای گردنش
طفلکی دخترش ببینه جون میده
سوخته دلم واسش اگه چشام میشه خیس
این حالت رگها کار یکی دو ضربه نیست
وای از دل دخترش، وای از دل دخترش ...
*****
ما هذا الرأس، چرا کبوده این همه؟!
موی سوختهاش آتیشِ روی قلبمه
بندهی خدا مگه کجاها رفته بوده این روزا
چرا آخه اینقده بوی نون میده
خُردهی چوب برا چیه روی لباش؟!
بیچاره خواهرش ببینه جون میده
معلومه افتاده گیر یه آدم حریص
زخمای رو لبهاش کار یکی دو ضربه نیست
چوبی به لبت نشسته دیدم
دندان تو را شکسته دیدم
حسین ...
نظرات
نظری وجود ندارد !