سید امیر حسینی

لبای داغت صورتمو سوزونده

1789
21
لبای داغت صورتمو سوزونده
صدای گریه‌ات جون به لبام رسونده

تو مَشک آب نمونده ، لالایی مادر
لالایی مادر لالایی مادر لالایی مادر

چرا دست و پاهات سرده
دعا کن عمو برگرده
اگه برنگرده خدایی نکرده

میشه موقع گل چیدن
به اشک بابات خندیدن
با تیر سه شعبه جوابت رو میدن

یادت بمونه وقتی تیر خورد به گلوت ببند چشاتو
گریه نکن جلوی لشکر خجالت نده باباتو

لالایی مادر گفتم ببند چشاتو
ولی نگفتم ازم بگیر نگاتو
نیزه چه کرده با تو ، لالایی مادر

تو اون بالا من این پایین
مگه میشه بدتر از این
دعا کن بمیرم ، منم می‌گم آمین

با این دوتا دست بستم
مواظب نیزت هستم
نترسی عزیزم ، میوفتی رو دستم

کاشکی نبینی وقتی می‌زنن منو تو کوچه بازار
می‌بینمت دوباره تو بزم شراب خدا‌نگهدار

علی لالایی
بالام لالایی
گُلُم لالایی
علی لالایی

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش