سیدمهدی حسینی

قلب شکسته‌ی من

980
11
قلب شکسته‌ی من، بوی خدا گرفته
چشمانِ پر گناهم، حالِ بُکا گرفته

میخانه گشته باز و بتخانه گشت بسته
آری دلم هوای میخانه را گرفته

گم کرده راه بودم، او راه را نشان داد
بیهوده نیست صوتم سوزِ دعا گرفته

من کور گشته بودم در شهوت و تباهی
مولا برای عبدش گویا عصا گرفته

شب‌های ماهِ رحمت، تا این که آمد از راه
حال و هوای این دل، بوی رضا گرفته

هر چند پیش اویم امّا به کس نگفتم
این دل فقط هوای ایوان طلا گرفته

بابای من علی و زهراست مادر من
حق با نوای حیدر دست مرا گرفته

من عاشق حسینم، بیچاره‌ی حسینم
با گریه بر غم او قلبم شفا گرفته

می‌سوزم از فراق و هجران کربلایش
با یادِ اوست تنها این دل صفا گرفته

از روی تَل به سختی زینب نظاره می‌کرد
گیسوی دلبرش را یک بی حیا گرفته

رو کرد بر مدینه، زینب به مادرش گفت
بنگر سرِ حسینت بر نیزه جا گرفته

(از روی نیزه صدات می‌کردم
به پای نیزه دعات می‌کردم)

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش