
قرارِ من، چه کسی بعد تو قرارِ علیست؟ پس از تو بانوی خانه، که خانهدارِ علیست؟ تو جسم و جان منی بین قبر خوابیدی و این مزار، مزارِ تو نه، مزار علیست دلیل خیسیِ این خاک اشک نیست فقط کمی هم از عرق روی شرمسارِ علیست تو یاس بودی و در باغ پرپرت کردند عجیب نیست اسیرِ خزان، بهارِ علیست پس از تو آنچه سپید است گیسوی حسن است پس از تو آنچه سیاه است روزگار علیست دری که سوخته دارد هنوز میسوزد چرا که مستمع روضههای یارِ علیست منم که ماندم و لبخند و طعنهی یک شهر وگرنه خانهی تو نزد کردگار علیست به روی شانهی تو چند موی سوخته بود نه موی سوخته بلکه طنابِ دارِ علیست