مسعود پیرایش

عمری گذشت هنوز تویِ گوشم

2755
14
عمری گذشت هنوز تویِ گوشم
صدای العطشِ‌ها می‌پیچه

تو خیمه‌گاه یه چیزایی دیدم
که زهرِ کینه پیش اون هیچه

دیدم، بچه‌ها رو تو خیمه‌یِ مَشکا
رو خاک نم‌دار که می‌اُفتادن

دیدم با چه خجالتی رفتن
مشک و به سقّای حرم دادن

عَلَم افتاد، تو حرم غوغا شد
پایِ دشمن ،سَمتِ خیمه وا شد

ته گودال مادر افتاده (2)

گودال بود تو خاطرم هرجا
دیدم حصیر و کهنه قالیچه

تو قتلگاه یه چیزایی دیدم
که زهرِ کینه پیشِ اون هیچه

دیدم،خنجرِ کهنه که نمیبُرّه
حوصله‌ی سپاه‌شون سر رفت

بین سَنان و شمر که دعوا شد
خولی به سمت کوفه با سر رفت

شری افتاد، محشر کبری بود
یا بُنَیَّ، ناله‌ی زهرا بود

وا مصیبت،ای امان از غربت (2)

بینِ محلّه‌ی یهودی شد
سرای روی نیزه بازیچه

تو شهرِ شام یه چیزایی دیدم
که زهرِ کینه پیش اون هیچه

دیدم، اوباشِ مستِ سنگ به دستی که
دنبال شرّ و فتنه می‌گردن

اول قمار و شرط و می‌بستن
بعدا نشونه‌گیری می‌کردن

سری اُفتاد، زیر سُمّ مرکب
ما می مُردیم، نبود اگه زینب

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش