علم الیقین و مظهر توحید بودی

(علم الیقین و مظهر توحید بودی )۲
در نا امیدی، مایه‌ی امید بودی
راه نجات از ورته‌ی تردید بودی 
نُه ساله اما مرجع تقلید بودی

خورشید زاده ماه پیشت رخ گرفته 
هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته

نُه ساله بودی رهبری کردی جهان را 
در آستین داری جواب حاضران را 
داری به دست خود ضمام آسمان را
دادی به ما از صلب خود صاحب زمان را 

عمری مسلمان‌های اسلام تو هستیم
چشم انتظار مغز بادام تو هستیم

یا جوادالائمه...
****
سرچشمه مهر و عطوفت کوه احساس
بیرون زند از حجره‌ات عطر گل یاس 
بر روضه‌های فاطمه همواره حساس
غیرت به مادر داری آقا مثل عباس

مشتاق انجام امور ناتمامیم
(ماهم شبیه تو به فکر انتقامیم)۲

عمری میان روزه‌هایت گریه کردیم 
بر غربت بی انتهایت گریه کردیم 
تو گریه کردی پابه‌پایت گریه کردیم
با ضامن آهو برایت گریه کردیم

شهری به پای رفتن تو غصه خورده 
همسایه از همسایه خود ارث برده 

ای وارث دردِ حسن خون بر دلت شد 
(وقتی شریک زندگی‌‌ات قاتلت شد)۲

یا جوادالائمه...