عصر روز دهم کربلا قیامته
1640
14
- ذاکر: عبدالرضا هلالی
- سبک: شور
- موضوع: عصر عاشورا - قتلگاه
- مناسبت: شب هشتم محرم
- سال: 1400
عصر روز دهم کربلا قیامته
گوشه گوشهی مقتل پر از مصیبته
من و گریه و ناحیه و عبارته
الذی صنعة نفسه بمحجته
آرومت نذاشتن، توو مقتل یه لحظه
شمشیر جای شمشیر،نیزه پشت نیزه
وا حَمزتا، وا جَعفرا، تشنه تورو، کشتن چرا؟
هذا حُسین بِالعَراء، یازهرا یا زهرا یازهرا
(زنده بودی و غارت شدن مخدرات
زنده بودی و آتیش زدن به خیمهها)۲
زنده بودی و اسبا رد شدن از تنت
السَّلام عَلی اعضای مُقَطعات
گفتن به عیالِت، حرفای زننده
میسوزن تو خیمه، زنها زنده زنده
ای کُشتهی دور از وطن، عریان بدن، ای بیکفن
مونده تنت بیپیرهن، بیپیروهن، بیپیروهن
(بمیرم نگران رباب و زینبی
بمیرم که تو عریان و نامرتبی)۲
بمیرم که یه شب تو تنور خولی و
بمیرم که یه شب بین دِیر راهبی
پای این روایت اشکای لُهوفه
(میبردن سرت رو، با خورجین به کوفه)۲
(رو نیزهها رفته سرت)۲
خون میچکه از حنجرت، غارت شده انگشترت
گوشه گوشهی مقتل پر از مصیبته
من و گریه و ناحیه و عبارته
الذی صنعة نفسه بمحجته
آرومت نذاشتن، توو مقتل یه لحظه
شمشیر جای شمشیر،نیزه پشت نیزه
وا حَمزتا، وا جَعفرا، تشنه تورو، کشتن چرا؟
هذا حُسین بِالعَراء، یازهرا یا زهرا یازهرا
(زنده بودی و غارت شدن مخدرات
زنده بودی و آتیش زدن به خیمهها)۲
زنده بودی و اسبا رد شدن از تنت
السَّلام عَلی اعضای مُقَطعات
گفتن به عیالِت، حرفای زننده
میسوزن تو خیمه، زنها زنده زنده
ای کُشتهی دور از وطن، عریان بدن، ای بیکفن
مونده تنت بیپیرهن، بیپیروهن، بیپیروهن
(بمیرم نگران رباب و زینبی
بمیرم که تو عریان و نامرتبی)۲
بمیرم که یه شب تو تنور خولی و
بمیرم که یه شب بین دِیر راهبی
پای این روایت اشکای لُهوفه
(میبردن سرت رو، با خورجین به کوفه)۲
(رو نیزهها رفته سرت)۲
خون میچکه از حنجرت، غارت شده انگشترت
نظرات
نظری وجود ندارد !