شکسته اعضای تنت چقدر شبیه مادری
به من بگو تو قاسمی یا که علی اکبری الهی
صلی‌الله علیک یا سیدتی و مولاتی یا فاطمه الزهرا لعن‌الله
سائلم آب و دانه می‌خواهد
رحمت مادرانه می‌خداهد
بی‌بی گدا نمی‌خواهی
نوکر بی وفا نمی‌خواهی
کاش ز من سوال کنی
دخترم، پسرم کربلا نمی‌خواهی
حسین آهی
قاسمم
الهی بمیرم
آینه‌ی برادرم، چرا پر از ترک شده
این رد پاهای کیه، رو بدن تو حک شده
الهی بمیرم
لباس تو شد کفنت قاسم
اینا به قصد کشتنت قاسم
تا من بیام می‌زدنت قاسم
چی شده راه نفست تنگه
نبض تو دیگه ناهماهنگه
لای موهای تو چرا سنگه
امانت برادرم قاسم
سیدنا الغریب حسن جانم
کاشکی شبیه اکبرم، می‌ذاشتمت توی عبا
آخه به هم ریخته تنت، به زیر سم مرکبا
الهی بمیرم
دردی که داره بدنت، فراتر از تصوره
با این همه شکستگی، تکون نباید بخوره
الهی بمیرم
آروم آروم می‌ریم حرم با هم
مثه قدت بلند شده آهم
نمونده جز غم تو همراهم
آروم آروم بسته می‌شه چشمات
کشیده می‌شه رو زمین پاهات
دیگه گمونم اومده بابات
سیدنا الغریب حسن جانم
