شد رهسپار سامرا

(آجرکَ‌الله بقیه‌الله) 2 
*** 

شد رهسپارِ سامرا 
باز این دلِ بی‌خونه، بی‌خونه 

تو ماتمِ صاحب زمان 
صحن چشا بارونه، بارونه 

تو غمت مثلِ ابرای بهاری 
می‌بارم وقتی که بارون می‌باری 

من عزادارم و امیدم اینه 
لباسِ مشکیمو تو در بیاری 

برای غربتت آقا 
دلِ من مثلِ عاشورا 

میره سرداب و تو اون‌جا 
هم‌نوا میشه با زهرا 

می‌خونه می‌خونه 
(آجرکَ‌الله بقیه‌الله) 2 

*** 
جوونی‌تو ارث بردی از 

جوونی زهرا تو، زهرا تو 
بغضی گلوگیر داری از 

مصیبت و غم‌ها تو، غم ها تو 
بغضِ تو چادرِ آتیش گرفته‌ست 

بغضه‌ت از مادر و مسمار و سینه‌ست 
گریه‌هات بر قتیلِ کربلا و 

روضه‌هات دائم از شهرِ مدینه‌ست 
روضۀ کوچه‌های تنگ 

روضۀ صورت و سیلی 
روضۀ دستای بسته 

گُلِ یاس و رُخِ نیلی 
می‌خونیم می‌خونیم 

با آهِ جانگاه، همش وا اُمّاه 
(آجرکَ‌الله بقیه‌الله) 2 

*** 
تو گوشۀ حجره تو از 

شرارِ غم می‌سورزی، می‌سورزی 
چشاتو تا مهدیت بیاد 

داری به در می‌دوزی، می‌دوزی 
سیدُ اهل بیتی اسقن الماء 

گفتی با رعشه از عمقِ نفس‌هات 
غرق خونه لبات ای قاری حق 

ظرفِ آب از بس که خورد روی لب‌هات 
می‌خونی روضه با یادِ 

خیزون و لب و قرآن 
مثِ جدِ غریب تو 

جون میدی با لبِ عطشان 
می‌خونیم می‌خونیم 

کشتۀ بی‌سر، غریب مادر 
(آجرکَ‌الله بقیه‌الله) 2 

***