شد خداوند اولین رفیق علی

شد خداوند اولین رفیق علی
فاطمه حک شده رو عقیق علی
صاحب اول و آخر ذوالفقار
ضربه ای که میزنه دقیقه علی

همه دیدن که علی چکار میکنه
مرتضی اومده و شکار میکنه
اسدالله فقط قدم میزنه
لشگری مقابلش فرار میکنه

در سپاه رزم، پیغمبر سرداری
بین اینهمه، اسم حیدر داری
در تمامیه غزوه‌هایی که رخ داد
همه دیدند فقط تو جگر داری

اسم حیدر چقدر زیباست
مثه آرامش دریاست

علی عینو شینو قافه
علی بر کعبه شکافه
پرچم حیدر کرار
به روی قله‌ی قافه

شه بلبل زبانه
صاحب ذوالفقاره
توی عرشو زمینم
علی انصاره

دلو دلبره سایه‌ی سره
آخه اون کننده‌ی در خیبره
آره رهبره، عشق نوکره
اسمشم بهش میاد
علی حیدره

مولانا علی مولانا علی(۲)