شب عشق است بیارید همه دلها را
884
14
- ذاکر: سیدرضا نریمانی
- سبک: شعر مدح
- موضوع: حضرت علی اکبر (ع)
- مناسبت: ولادت حضرت علی اکبر(علیه السلام)
- سال: 1397
شب عشق است بیارید همه دلها را
به مدینه برسانید سلام ما را
آسمان خاک نشین درِ میخانه شده
تا بنوشد قدحی از مِی این صَحبا را
ماه امشب به زمین آمده با عشق و جنون
تا ببوسد کف پای نوهی مولا را
یوسفان ماه رخان از پِی هم میآیند
تا ببینند جمال پسر لیلا را
به سوی عرش تبرک ببرند از امشب
خاک زیر قدم عشق بنی الزهرا را
خندههای علی اکبر روی دستان حسین
بیشتر از همه کس برده دل سقا را
شب میلاد شده موج کرم میآید
امشب از راه از آن بوی حرم میآید
هیچکس از علی اکبر به خدا سَرتر نیست
بیشتر نیست ز پیغمبر اگر کمتر نیست
تا که چشمان خودش را به عمویش وا کرد
عمویش گفت روی دست علی اکبر نیست
علی آمد که به لیلا همه تعظیم کنند
علی آمد که بدانند حسین ابتر نیست
اینچنین گل پسری قسمت هر بابا نیست
اینچنین گل پسری قسمت هر مادر نیست
دست او سفره اگر پهن کند میبینی
هیچ دستی به جز این دست گدا پرور نیست
جای دارد که به هر ثانیه حسرت بخورد
هرکسی پا به رکاب نوهی حیدر نیست
به جنون میرسد عالم زِ تماشات علی
عرش هم سجده کند به قد و بالات علی
خاکِ زیر قدمش تاجِ سر شاهان است
روی او جان جان است و جهانِ جان است
دلش آیینهی وحی است و جمالش قرآن
نفسش باد صبا چشم تَرش باران است
پیش او قیمت نوکر چقدر میارزد
پیش او قیمت یوسف چقدر ارزان است
تا که میگوید از آن عرش به خود میگوید
چقدر این نوهی فاطمه خوش ألحان است
قطرهای از سکناتش وجناتش دریا
شرح و تفسیر کمالش خود المیزان است
شب میلاد علی بس که همه کف زدهاند
دستها سرخ شده یا که حنا بندان است
علی اول هر باب دو عالم آمد
هشتمین بانی شبهای محرم آمد
موقع هوهوی تو ارض و سما میلرزد
لشکر از رزم تو بی چون و چرا میلرزد
تو اگر نصرُ من الله بگوئی بخدا
آسمان، خاک، زمین، آب، هوا میلرزد
مثل عباس تو با سبک علی میجنگی
تو به میدان بزنی کرببلا میلرزد
نعره در خاک بزن تا که ببینی اصلا
شنوا هیچ، ناشنوا میلرزد
تو اراده بکنی تیغ اگر برداری
بدنِ نحس تمام رقبا میلرزد
تو و عباس که یکباره به میدان بزنید
عرش هم زیر قدمهای شما میلرزد
هم علی هستی و هم أحمد و هم فاطمهای
تو علی اکبر اربابی و عشق همهای
تو به میدان زدی و لحظهی ایثار آمد
موقع حملهی شاگردِ علمدار آمد
پیرمردان همگی جنگ رها کردند و
همه گفتند به هم أحمد مختار آمد
ناگهان نام علی روی لبت صاعقه زد
زهرهها آب شد از آن طرف آمار آمد
آنچنان چرخش تیغ تو سر انداخت زمین
فکر کردن همه حیدر کرار آمد
کاش دشمن ز رجزخوانی تو در میرفت
زیر پاهای عقاب تو به اجبار آمد
مثل آن روز که حیدر به دل خیبر زد
ملک الموت دگر باره به احضار آمد
باجگرها همهشان بیجگر و خار شدند
همه در پنجهی تیغ تو گرفتار شدند
یا علی گفتی و کُفر همه بالا آمد
کینه و بغض علی باز به دلها آمد
تیغی از راه رسید و به سَرت دست کشید
بعد از آن موقع لرزیدن دلها آمد
ابر بارید ولی قطره به قطره خون بود
اشک هم در دل دیده به تماشا آمد
اسب برگشت ولی خیمه نه، سمت لشکر
نیزهها پشت سر هم، همه بالا آمد
ای حسین...
به مدینه برسانید سلام ما را
آسمان خاک نشین درِ میخانه شده
تا بنوشد قدحی از مِی این صَحبا را
ماه امشب به زمین آمده با عشق و جنون
تا ببوسد کف پای نوهی مولا را
یوسفان ماه رخان از پِی هم میآیند
تا ببینند جمال پسر لیلا را
به سوی عرش تبرک ببرند از امشب
خاک زیر قدم عشق بنی الزهرا را
خندههای علی اکبر روی دستان حسین
بیشتر از همه کس برده دل سقا را
شب میلاد شده موج کرم میآید
امشب از راه از آن بوی حرم میآید
هیچکس از علی اکبر به خدا سَرتر نیست
بیشتر نیست ز پیغمبر اگر کمتر نیست
تا که چشمان خودش را به عمویش وا کرد
عمویش گفت روی دست علی اکبر نیست
علی آمد که به لیلا همه تعظیم کنند
علی آمد که بدانند حسین ابتر نیست
اینچنین گل پسری قسمت هر بابا نیست
اینچنین گل پسری قسمت هر مادر نیست
دست او سفره اگر پهن کند میبینی
هیچ دستی به جز این دست گدا پرور نیست
جای دارد که به هر ثانیه حسرت بخورد
هرکسی پا به رکاب نوهی حیدر نیست
به جنون میرسد عالم زِ تماشات علی
عرش هم سجده کند به قد و بالات علی
خاکِ زیر قدمش تاجِ سر شاهان است
روی او جان جان است و جهانِ جان است
دلش آیینهی وحی است و جمالش قرآن
نفسش باد صبا چشم تَرش باران است
پیش او قیمت نوکر چقدر میارزد
پیش او قیمت یوسف چقدر ارزان است
تا که میگوید از آن عرش به خود میگوید
چقدر این نوهی فاطمه خوش ألحان است
قطرهای از سکناتش وجناتش دریا
شرح و تفسیر کمالش خود المیزان است
شب میلاد علی بس که همه کف زدهاند
دستها سرخ شده یا که حنا بندان است
علی اول هر باب دو عالم آمد
هشتمین بانی شبهای محرم آمد
موقع هوهوی تو ارض و سما میلرزد
لشکر از رزم تو بی چون و چرا میلرزد
تو اگر نصرُ من الله بگوئی بخدا
آسمان، خاک، زمین، آب، هوا میلرزد
مثل عباس تو با سبک علی میجنگی
تو به میدان بزنی کرببلا میلرزد
نعره در خاک بزن تا که ببینی اصلا
شنوا هیچ، ناشنوا میلرزد
تو اراده بکنی تیغ اگر برداری
بدنِ نحس تمام رقبا میلرزد
تو و عباس که یکباره به میدان بزنید
عرش هم زیر قدمهای شما میلرزد
هم علی هستی و هم أحمد و هم فاطمهای
تو علی اکبر اربابی و عشق همهای
تو به میدان زدی و لحظهی ایثار آمد
موقع حملهی شاگردِ علمدار آمد
پیرمردان همگی جنگ رها کردند و
همه گفتند به هم أحمد مختار آمد
ناگهان نام علی روی لبت صاعقه زد
زهرهها آب شد از آن طرف آمار آمد
آنچنان چرخش تیغ تو سر انداخت زمین
فکر کردن همه حیدر کرار آمد
کاش دشمن ز رجزخوانی تو در میرفت
زیر پاهای عقاب تو به اجبار آمد
مثل آن روز که حیدر به دل خیبر زد
ملک الموت دگر باره به احضار آمد
باجگرها همهشان بیجگر و خار شدند
همه در پنجهی تیغ تو گرفتار شدند
یا علی گفتی و کُفر همه بالا آمد
کینه و بغض علی باز به دلها آمد
تیغی از راه رسید و به سَرت دست کشید
بعد از آن موقع لرزیدن دلها آمد
ابر بارید ولی قطره به قطره خون بود
اشک هم در دل دیده به تماشا آمد
اسب برگشت ولی خیمه نه، سمت لشکر
نیزهها پشت سر هم، همه بالا آمد
ای حسین...
نظرات
نظری وجود ندارد !