حاج منصور ارضی

(شب بیست و دوم) با اینکه گم کرده‌ام میان راه راهت را

1810
4
با اینکه گم کرده‌ام میان راه راهت را
ای کاش از من بر نگردانی نگاهت را

چه نیمه شب‌هایی که چشمم باز شد
اما ترجیح دادم به مناجات استراحت را

یک مهر بی‌سجاده را انداختم هر بار
هدیه به تو دادم نمازی با کراهت را

با چهارده معصوم کردی یاریَم امّا
رنجانده‌ام از خویش هم تو هم سپاهت را

دادم سلامی به حسین و بعد از آن گفتی
قصر بهشتی کردم بار گناهت را

نور حسین آمد تمام راه پیدا شد
خورشید هم حتّی ندارد نور ماهت را

ممنونم از زهرا که آورده مرا هیئت
یعنی نشانم داده راه سر پناهت را

آی گرگ هوس دنبالم است ای منجی یوسف
من دوست دارم بیشتر از قصر چاهت را

گفتند کشتی نجات افتاده بین آب
کردی سوارِ آن گدای رو سیاهت را

تکیه به نیزه داد ارباب و صدا زد شمر
از خیمه‌ها بردار شمشیر نگاهت را

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش