سایر ذاکرین

شبی ابری شدم سجاده را با بغض واکردم

2496
5
شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم
به باران زلال چشم‌هایم اقتدا کردم

دو رکعت اشک باریدم دو رکعت ناله سر دادم
دو رکعت درد دل از دوری‌ات پیش خدا کردم

تمام شب نگاهم خیره بر گلدان خالی بود
تمام شب برای نرگس چشمت دعا کردم

سرم بر روی سجده، مُهر خیس از اشک‌هایم شد
شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم

به شوق اینکه هرجا صحبت سقاست می‌آیی
بساط روضه‌ی مشک و علم را دست و پا کردم

غزل بارانی از گریه، غزل روضه، غزل ناله
تو را با هر زبانی که بلد بودم صدا کردم

اسیر کوچه‌ی غم‌ها، جواب ناله‌ی زهرا
چقدر گریه برای بی‌کسی مجتبی کردم

بیا ای راحت جانم، بیا ای روح و ریحانم
به یاد قلب غمبارت خوشی‌ها را رها کردم

دلی که عاشقه محن داره
تو کشور غصه وطن داره
عاشق اونه که تو دلش هر شب
روضه برا امام حسن داره
سینه زدن داره

میگن خدای کرمه آقام
صاحب سفره‌ی غمه آقام
با اون همه مهربونی حالا
بگید چرا بی‌حرمه آقام
بی‌خدمه آقا

حسن حسن حسن حسن جانم ...

برای چی نباشه بارونی
چشمای من با این پریشونی
که قبر ویرونش شده پشت
پنجره‌های بقیع زندونی

به بی‌وفاها هم وفا می‌کرد
دردای مردمو دوا می‌کرد
باید سوال کنیم از اون شامی
با دشمناش چه‌جوری تا می‌کرد
حاجت روا می‌کرد

چهل ساله از یه عده دلگیره
چهل سال که دلش یه جا گیره
هر موقع یاد کوچه می‌افته
صد دفعه زنده میشه می‌میره
از زندگی سیره

چهل ساله زخم زبون خورده
خیلی شده خاطرش آزرده
هر باری که مغیره رو دیده
چند روزی خنده رو لباش مُرده

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش