سلام بابایی
2479
39
- ذاکر: سید امیر حسینی
- سبک: واحد
- موضوع: حضرت رقیه (س)
- مناسبت: شب سوم محرم
- سال: 1401
سلام بابایی خوش اومدی به خونم
رو نیزه بودی خسته شدی میدونم
بیا بخواب رو شونم سلام بابایی
سزای یتیمی اینه
میدونی گوشم سنگینه
پاهام پر زخمه چشام نمیبینه
سفیدی رومُ بردن
گل سر مومُ بردن
موهامُ کشیدن
النگومُ بردن
حالا که تو پا نداری
تو بغلت جا نداری ، کجا بشینم
منم که چشمی ندارم
تا بتونم تو رو ببینم
بابا حسین جان
بابا حسین جان
سلام عزیزم سلام خانوم خانوما
اگه میتونی بلند شو از رو خاکا
با هم بریم از اینجا عزیز بابا خانوم خانوما
ببینه بابا زخماتُ
نشونم نمیدی پاتُ
بخند تا ببینم لب و دندوناتُ
نپوشون هِی از من موتُ
شکستگیه پهلوتُ
کدوم دستی آخه
کبود کرده روتُ
نگو به بابا که زمین خوردن تو شب اتفاقه
که هنوزم زخم شکستگیه پهلوت داغ داغه
رو نیزه بودی خسته شدی میدونم
بیا بخواب رو شونم سلام بابایی
سزای یتیمی اینه
میدونی گوشم سنگینه
پاهام پر زخمه چشام نمیبینه
سفیدی رومُ بردن
گل سر مومُ بردن
موهامُ کشیدن
النگومُ بردن
حالا که تو پا نداری
تو بغلت جا نداری ، کجا بشینم
منم که چشمی ندارم
تا بتونم تو رو ببینم
بابا حسین جان
بابا حسین جان
سلام عزیزم سلام خانوم خانوما
اگه میتونی بلند شو از رو خاکا
با هم بریم از اینجا عزیز بابا خانوم خانوما
ببینه بابا زخماتُ
نشونم نمیدی پاتُ
بخند تا ببینم لب و دندوناتُ
نپوشون هِی از من موتُ
شکستگیه پهلوتُ
کدوم دستی آخه
کبود کرده روتُ
نگو به بابا که زمین خوردن تو شب اتفاقه
که هنوزم زخم شکستگیه پهلوت داغ داغه
نظرات
نظری وجود ندارد !