سر زده باز دلم

(سر زده باز دلم تا حرمت پر زده
عمری ولی این در و اون در زده
به سیم آخر زده)2

خمارم کرب‌و‌ بلا دوباره بی قرار
کی میام سر روزی ضریح بزارم

ثانیه بی شمارم
حرم تا حرم پر کشیدن داره

مثل آهو اینجا دویدن داره
حرم تا حرم زجه فاطمه‌است

و اینجاست که جامه دریدن داره
با شور و هروله

با اشک و زمزمه
قرار ما همه کربلا علقمه

(حسینم، حسینم، حسینم)
دلبرم سایه لطف آقات روی سرم

کی میام با پدر و مادرم
یک شب جمعه حرم

دل فدات
قد کشیدم آقا تو روضه‌هات

مجنونم کرده کربلات
تشنه‌ام آب فرات

شب‌های زیارت چه لذت داره
میگن کربلا رفته عزت داره

میگن هرکسی کربلا رو دیده
یه خونه تو باغ جنت داره

حرم حرم طلا دیار پر بلا
قدیمیا میگن بهشت کربلا