مسعود پیرایش

سر از خاکِ لَحَد از شرمِ عُصیان برنمی‌دارم

911
7
سر از خاکِ لَحَد از شرمِ عُصیان برنمی‌دارم
که ترسم از وجودم ننگ باشد اهل محشر را

من جنس بُنجُلم تَهِ بازار مانده‌ام
گفته‌اند این تویی که فقط مانده می‌خری

حتی اگر محل ندهی صاحب منی
نوکر غلط کند برود جای دیگری

****
یک شب آمد پِی ما گفت شما مال منی
دگر افتاد از آن شب دل ما دست حسین

ما زیر و رو زیاد کشیدیم برای تو
وقتش شده است که زیر و رویمان کنی

ما را کسی نخواست تو هم گر نخواستی
در گدشمان بگو که بمیریم گوشه‌ای

****
دوست از ما رضا نخواهد شد
درد ما هم دوا نخواهد شد

تا که در اشک غوطه‌ور نشویم
وصلِ او رزقِ ما نخواهد شد

ما برای حسین می‌میریم
مرد حرفش دوتا نخواهد شد

تا قیامت اگر که گریه کنیم
حق داغش ادا نخواهد شد

ما نباشیم دیگران هستند
خلوت این روضه‌ها نخواهد شد

کار آن‌کَس که شاه هر دو سراست
لنگ امثال ما نخواهد شد

جز حسین هیچ کس موقع دفن
کفنش بوریا نخواهد شد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش