حاج جواد حیدری

سرچشمه فیض حی سرمد آمد

4372
28
سرچشمه‌ی فیض حیّ سرمد آمد
آئینه‌ی نور حُسن احمد آمد
تبریک به ثامِن‌ُالحُجَج باید گفت
چهارم علی آل محمد آمد

در نیمه‌ی ماه، ماه نو پیدا شد
تابید به هستی و جهان‌آرا شد
آمد نوه‌ی امام هشتم به‌به
تبریک که فرزند رضا بابا شد

از عرش خدا صوت مُنادی آمد
گلبانگ سرور و شور و شادی آمد
در جنّت و عرش و فرش و هستی غوغاست
به‌به به‌به امام هادی آمد

پاینده اگر جلال قربان و غدیر
تابیده وگر جمال قربان و غدیر
میلاد تو نازیم که در بین دو عید
شد حلقه‌ی اتصال قربان و غدیر

بالاتر از اینهاست لوایی که تو داری
خورشید دمیده ز عبایی که تو داری
از بنده نوای و عطایی که تو داری
آقای جهان است گدایی که تو داری

ما خاک بخیلیم و شما ابر سَخایید
محبوب شده از کرمت شغل گدایی

چون جامه که بر قامت زیبا بنشیند
مهر تو به دل‌های مصفّا بنشیند
هر کس به دلش مهر تو آقا بنشیند
مهرش به دل حضرت زهرا بنشیند

لطف خود زهراست که ما اهل یقینیم
آن روز دعا کرده که امروز چنینیم

تو آینه‌داری و کلام تو گهر‌بار
در وصف تو ماندند چه اشعار و چه گفتار
حقا که زلالی و نجیبی و نسب دار
بر شیر ندارد اثری زوزه‌ی کفتار

در عالم از این نطفه هزاران اثر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد

بیراهه نرفتیم اگر هادی ما اوست
ذکر ولی‌الله همان جلوه‌ی یاهوست
چون شیشه‌ی عطری که به یک واسطه خوشبوست
در چنته‌ی ما نیست به جز مرحمت دوست

اَلعَبدُ وَ مَا فِی یَدِهِ کانَ لِمَولا
از برکت خورشید کند جلوه‌گری ماه

تو هادی مایی و جهان بی تو سراب است
اوصاف تو در آیه‌ی تطهیر کتاب است
تو عشق مدامی و دمت مستی ناب است
جای ولیُ الله کجا بزم شراب است

یک آیه بخوان آتش کفرش به یَم افتد
یک شعر بگو کاخ و سرایش به هم افتد

گفتم شراب و دلت ای ماه کجا رفت
از مجلس بغداد سوی شام بلا رفت
لب پاره شد و ناله‌ی زینب به هوا رفت
خون از لب شه رو زِ جان اُسَرا رفت

شد مجلس ادیان همان بزم خرابه
وقتی که سر افتاد به دامان خرابه

*******
هرگز از رونق بازار غمت کم نشود
بگذارید فقط ماه محرم برسد

دستمان از همه کوتاه که شد می‌گوییم
دستمان کاش به حاشیه‌ی پرچم برسد

آنقدر فاطمه در روز جزا نوحه کند
که بعید است به پیغمبر اکرم برسد

ته گودال هم انگار که فکر همه‌ای
به یکی سر به یکی حلقه‌ی خاتم برسد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش