سرود سفیر مقاومت

بار اولی نبود که از حصار دنیا
می‌رسه پرنده‌ای به لحظه‌ی آزادی
دلامون به خون نشست و اشکمون جاری شد
واسه پرواز غریبانه‌ی رکن آبادی

اونکه سرباز وطن تو عرصه‌ی فرهنگه
اونکه یادگار روزای دفاع و روزای جنگه
پر زد از خاک منا به جمع یاران شهید
قفس دنیا برا مرغ مهاجر تنگه

دیپلمات انقلابی رو‌ تو‌ معنا دادی
خطبه‌ی براعتت طلیعه‌ی آزادی
گفته مقتدای ما دلت شبیه دریاست
راه ما ادامه‌ی مسیر رکن آبادی

توی لبنان حافظ منافع بیداری
مرد سربلند غوغای سی و سه روز عشق
سوریه شاهد دلسوزی و ایمانش بود
هنوزم شمیم لبخند تو رو داره دمشق

خار بودی تو چشای دشمنای وطنت
ترس بودی تو دلای لشکر کفر و جهود
تو شهید حرمی اینو همه می‌دونن
خون تو‌ می‌چکه از پنجه‌ی تکفیر و یهود

تو سفیر عشق ایران تو خط مقاومت
تو علمدار دفاع از انتفاضه‌های سنگ
دیگه تاریخ کم می‌بینه به خودش مثل تو رو
مرد بیداری و ایمان و بصیرت مرد جنگ

دیپلمات انقلابی رو‌ تو‌ معنا دادی
خطبه‌ی براعتت طلیعه‌ی آزادی
گفته مقتدای ما دلت شبیه دریاست
راه ما ادامه‌ی مسیر رکن آبادی