پیام کیانی

دلخوشی که به دل ما نمیاد

9652
41
دلخوشی که به دل ما نمیاد
دستی که بشکنه بالا نمیاد

میخ در داغ شده بود خوب می‌دونم
محسنم دیگه به دنیا نمیاد

تموم دنیام سوخت
مادر بچه‌هام سوخت

من همه آرزوهام
درست جلو چشام سوخت

صدا می‌زد سوختم
جون تو بد سوختم
وقتی لگد به در زدزیر لگد سوختم

الهی الهی بشکنه پای قاتل
دوییدن تو خونم، یه لشکر از ارازل

در وسط کوچه تو را می‌زدند
کاش به جای تو مرا می‌زدند

روزای روشنمون سیاه می‌شد
روی چادرش برو بیا می‌شد

می‌دیدم قنفض تا کم میورد
سریع با مغیره جابجا می‌شد

مغیره‌ی نامرد، به قصد کشتن اومد
شکست اون غلافو، دیدم به صورتت زد

اشاره کرد قنفذ، مغیره محکم‌تر
کشتند فاطمه‌ام رو، مسلمونای این شهر

خدایا خدایا هنوز برام سؤاله
چیه دین این شهر، که زن زدن حلاله

رو دامنم بخواب دلم پر از غمه
کجا بودی مگه، موهات چرا کمه

سوخته موهات بابا، شبیه دخترت
خمیده راه میرن، شبیه مادرت

حالم خرابه
روی دست خواهرم جای طنابه
مگه جای ما توی بزم شرابه

ای روزگار زود باش، بگو کی‌ام نامرد
چشاتو خوب وا کن، من علی‌ام نامرد

یه کاری کن داری میری منم
آخ نفسم آخ بچم زنم

کاشکی یکی پاشه و بگه جای حسن
چند نفری مرد و نمیزنن چه برسه زن

ای در نمی‌سوخته، طاقت بیار نامرد
این فاطمه است زودباش
برو کنار نامرد

یه کاری کن داره می‌سوزه تنش
آخ چادرش سوخت آخ کشتنش

حالا داره تو شام میگه رباب نامرد
بزار زمین چوب و نریز شراب نامرد

چوبو نزن پیش چشم زینبش
آخ دندونش آخ زینب لبش

حسین...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش