دست خدا، که یک تنه در عرصهی نبرد
638
8
- ذاکر: سیدرضا نریمانی
- سبک: شعر مدح
- موضوع: حضرت علی اکبر (ع)
- مناسبت: ولادت حضرت علی اکبر(علیه السلام)
- سال: 1397
دست خدا که یک تنه در عرصهی نبرد
بگرفت سر زد امر دلاور فقط علیاست
در فتح بدر و خیبر و در خندق و اُحد
بالله قسم امیر مضفر فقط علیاست
آن بت شکن که در حرم خاص کبریاء
بگذاشت پای به دوش پیمبر علیاست
إلا علی ندای خدا بود در اُحد
ممدوح این ندای منوّر فقط علیاست
بودی أنیس و مونس آن کوب کودکی به رسول خدا مدام
بودی أنیس و مونس و یاور فقط علیاست
گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علیاست
آنرا که حق نموده مقرر علیاست
شهریار مُلک دلهایی نمیدانم کِهای
جانشین حق تعالییی نمیدانم کِهای
تا خدا میبینمت یا با خدا میبینمت
همنشین با ذات یکتایی نمیدانم کِهای
سینه سِرّی را یه رمزی حایِ حیّی نونِ نون
تحت بسم الله را باءی نمیدانم کِهای
رعد، باران، ابر، دریائی نمیدانم کِهای
آدمی، نوحی، خلیلی، هود و نوح و صالحی
یا کلیمی یا مسیحایی نمیدانم کِهای
انبیاء را راهنمایی اولیاء را رهبری
مؤمنین را نیز مولایی نمیدانم کِهای
از بشر بالاتری، از ملک نیکوتری
فوق فوق معرفتهایی نمیدانم کِهای
گه شب معراج گردی با پیمبر همنشین
گاه بر أیتام بابائی نمیدانم کِهای
رخت نو از آنِ غم بر جامهی کهنه زِ تو
او غلام است و تو آقایی نمیدانم کِهای
هم امیرالمؤمنینی هم امام المتقینی
هم ولی حق تعالییی نمیدانم کِهای
گاه بر تخت خلافت گاه در قعر قنات
گاه پایین گاه بالائی نمیدانم کِهای
گاه با حکم پیمبر میری در کام مرگ
گه عجل را حکم فرمایی نمیدانم کِهای
گاه با عیسی بن مریم بر فراز آسمان
گاه با موسی به سینایی نمیدانم کِهای
اینکه مدح تواست درآوای میثم روز و شب
نای جانش را تو آوایی نمیدانم کِهای
دست خدا که یک تنه در عرصهی نبرد
بگرفت سر زد امر دلاور فقط علیاست
در فتح بدر و خیبر و در خندق و اُحد
بالله قسم امیر مضفر فقط علیاست
آن بت شکن که در حرم خاص کبریاء
بگذاشت پای به دوش پیمبر علیاست
إلا علی ندای خدا بود در اُحد
ممدوح این ندای منوّر فقط علیاست
بودی أنیس و مونس آن کوب کودکی به رسول خدا مدام
بودی أنیس و مونس و یاور فقط علیاست
گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علیاست
آنرا که حق نموده مقرر علیاست
شهریار مُلک دلهایی نمیدانم کِهای
جانشین حق تعالییی نمیدانم کِهای
تا خدا میبینمت یا با خدا میبینمت
همنشین با ذات یکتایی نمیدانم کِهای
سینه سِرّی را یه رمزی حایِ حیّی نونِ نون
تحت بسم الله را باءی نمیدانم کِهای
رعد، باران، ابر، دریائی نمیدانم کِهای
آدمی، نوحی، خلیلی، هود و نوح و صالحی
یا کلیمی یا مسیحایی نمیدانم کِهای
انبیاء را راهنمایی اولیاء را رهبری
مؤمنین را نیز مولایی نمیدانم کِهای
از بشر بالاتری، از ملک نیکوتری
فوق فوق معرفتهایی نمیدانم کِهای
گه شب معراج گردی با پیمبر همنشین
گاه بر أیتام بابائی نمیدانم کِهای
رخت نو از آنِ غم بر جامهی کهنه زِ تو
او غلام است و تو آقایی نمیدانم کِهای
هم امیرالمؤمنینی هم امام المتقینی
هم ولی حق تعالییی نمیدانم کِهای
گاه بر تخت خلافت گاه در قعر قنات
گاه پایین گاه بالائی نمیدانم کِهای
گاه با حکم پیمبر میری در کام مرگ
گه عجل را حکم فرمایی نمیدانم کِهای
گاه با عیسی بن مریم بر فراز آسمان
گاه با موسی به سینایی نمیدانم کِهای
اینکه مدح تواست درآوای میثم روز و شب
نای جانش را تو آوایی نمیدانم کِهای
دست خدا که یک تنه در عرصهی نبرد
نظرات
نظری وجود ندارد !