در مملکت قلبم امیرست ابالفضل

در مملکتِ قلبم امیر است، اباالفضل
در وادی عاشقی مسیر است، اباالفضل

مضمونِ ضمیر است
الحق بی‌نظیر است
از بس که دلیر است 2

نام‌آورِ دوران و یلِ کربُبلا
اباالفضل اباالفضل
آوای خوش و وِرد لب این دل شیدا
اباالفضل اباالفضل

یل کربُبلا، علمدار حسین ...


ما تشنه و او حضرت دریاست، اباالفضل
از بس که کرم دارد و آقاست، اباالفضل

شاهنشه والاست
آب آور و سقاست
او ماه معلاست

جانها به فدای رخ آن حضرت دلدار
اباالفضل اباالفضل
دل خورده گره بر سر گیسوی علمدار
اباالفضل اباالفضل

یل کربُبلا، علمدار حسین ...


هر معرکه را فاتح جنگ است، علمدار
دشمن بشود در بر رزمش، گرفتار

جانم به وقارش
آن زلف نگارش
تیغ ذوالفقارش

تا برده به یک لحظه چُنان دست به شمشیر
اباالفضل اباالفضل
لشکر همه حیران شده از نعره‌ی تکبیر
اباالفضل اباالفضل

یل کربُبلا، علمدار حسین ...


قابل تو بدان تا که کنم جان فدایت
یک شب سر خود را بگذارم روی پایت

ای نور هدایت
ما را زِ عنایت
ره دِه به سرایت

ای که حرمت عرش معلای زمین است
دیدار تو تحت نظر اُم‌بنین است

یل کربُبلا، علمدار حسین ...

************************

ابالفضل، قدم تا از قدم برمی‌داره
ابالفضل، میره تا مِیسره گُل می‌کاره

ابالفضل اصلا کی روبروش جیگر داره
بایسته، هیچکس، آقام اعجبوست

رقیه، چه عاشقونه میده تسکینش
رقیه، فقط باید بگه در توصیفش

رقیه، فقط کافیه باشه نزدیکش
مثل همیشه، قیامت میشه

سرِ شمشیرش که بالا میره
بازم عزرائیل نفس می‌گیره

ولی نمی‌رسه به گرد پاهای ابالفضل
یدالهی شده خشم تو چشمای ابالفضل
ببین چیکار داره می‌کنه دستای ابالفضل 2

جانم ابالفضل، جانانم ابالفضل


اباالفضل یه سرلشگره که شوکت داره
اباالفضل به مردونگی شهرت داره

اباالفضل مثه حیدره، غیرت داره
چقدر رؤیایی، عجب آقایی

اباالفضل نگاهِ همه سمتش معطوفه
اباالفضل به چشمای قشنگش معروفه

اباالفضل براش صف میبستن تو کوچه
ببینن ماهو، بنازم شاهو

مثالش یعنی بشم بیچارت
به ما یاد داده برادر زادت

بگردیم دور اونی که میگن یه مه‌جبینه
که شیر‌افکنی تو طایفه‌ی اُم‌بنینه
برا اینه علی سنگشو میزنه به سینه 2

جانم اباالفضل، جانانم اباالفضل ...


اباالفضل دلا به نخ شالش گیر کرده
اباالفضل دل ارمنی هم اسیر کرده

اباالفضل چه لاتایی رو سر به زیر کرده
هنوزم پاشن، علمداراشن

اباالفضل دم پهلوون‌های نام‌آور
اباالفضل میگن یک تنه مثل یک لشگر

اباالفضل نَه اصلا بگو مَحشر در محشر
خداییش مَرده، دیوونم کرده 

ادب شاگرد کلاس عباس
به نوکرها هست حواسش عباس

حالا که اومدی امشبه رو خدمت ساقی
بگو هرچی توی قلبته به حضرت ساقی
تو نوکریتو کردی حالا شد نوبت ساقی 2

جانم اباالفضل جانانم اباالفضل ...