حسین طاهری

شاه امروز آفریده شاهکار دیگری

1508
20
شاه امروز آفریده شاهکار دیگری
احتیاجی نیست بعد از این به یار دیگری

لشگر ارباب می‌گیرد وقار دیگری
مرتضی باید بسازد ذوالفقار دیگری

بیشتر امشب شب خوشحالی سقّا شده
چون‌که حالا یک نفر مثل خودش پیدا شده

او برای زینب کبری رکاب آورده است
عمّه زینب هم برای او نقاب آورده است

هدیه‌ای را هم برایش بوتراب آورده است
مرکبی در شأن پیغمبر عقاب آورده است

نیست جایی خوش قد و بالاتر از این آینه
امّ لیلا تکیه زد بر جایگاه آمنه

از فراز خانه‌اش نور کرامت می‌گذشت
قدر او که هیچ قدّش از قیامت می‌گذشت

غرق در ذات خدا بود از علامت می‌گذشت
بود در شأنش ولیکن از امامت می‌گذشت

شیر دارد بی‌امان با شیر بازی می‌کند
تا که اکبر با عمو شمشیر بازی می‌کند

پهن کرد از دست خود بر خواهرش سجّاده‌ای
بعد پیغمبر به او دل داده هر دلداده‌ای

ای فقیران سفره دارد ، سفره‌ی آماده‌ای
اوست آقازاده‌ام آن هم چه آقازاده‌ای

در مقام او جهانی بانگ یا هو می‌زند
وقت مدحش ناصرالدین شاه زانو می‌زند

(وقت معراجش رسول و وقت خیبر مرتضی)2
بین خانه چون پیمبر، بین لشگر مرتضی

سر ، رسول الله هست و هست پیکر مرتضی
نیمی از پیکر نبی و نیم دیگر مرتضی

دست‌هایش چون که بر هم سخت محکم می‌شود
باز هم عید غدیر خم مجسّم می‌شود

مثل مادر آسمان‌ها را تماشا می‌کند
آسمان در گیسویش خورشید پیدا می‌کند

کیست این آقا که ما را نیز آقا می‌کند؟
خواهر کوچک‌ترش هم کار زهرا می‌کند

صاحب بالاترین عنوان و منصب می‌شود
شانه‌ی او تکیه‌گاه عمّه زینب می‌شود

کعبه از شش گوشه‌ی ارباب کم می‌آورد
نام او افلاک را زیر قدم می‌آورد

صحبت از شش گوشه شد، حرفی که غم می‌آورد
باز هم دارد مرا سمت حرم می‌آورد

هرچه باداباد من این روزها لیلایی‌ام
هرکه جایی را پسندد من که پایین پایی‌ام

مرهمی بعد از تو بر داغ پدر پیدا نشد
خواست برخیزد حسین بن علی از جا نشد

خواست جسمت را بگیرد در بغل امّا نشد
آخرش هم پیکر تو در عبایش جا نشد

داد زد بابای پیرت ، آه زینب ، اکبرم
ای جوانان بنی‌هاشم بیایید از حرم

جوانان بنی‌هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید

خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانید

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش