محمدرضا بذری

خاک پای نگار پا نشود

571
17
خاک پای نگار، پا نشود
در جنت به روش، وا نشود

قبرهُ فی قلوبِ من والا
در دلم غیر دوست، جا نشود

رو به هر کس زدم، مرا پس زد
هیچ جا کوی آشنا نشود

اشک اگر آبرو نگه دارد
راز من با تو برملا نشود

ما محرم، گرسنه‌ی اشکیم
کاش چشمی کم اشتها نشود

گریه‌کن همنشین معصوم است
تا قیامت، از او جدا نشود

زُهد بی حب تو، فقط ضرر است
پس کسی بی تو، با خدا نشود

پرچمت اعتبار منزل ماست
بی تو این خانه‌ها، بنا نشود

بادیه طور ما، حسینیه‌هاست
نطق ما هر کجا که وا نشود

وا مکن از سر خودت ما را
سفره‌ای شاه، بی گدا نشود

بی پناهم، پناه من زهراست
دستم از چادرش، رها نشود

تعذیه‌دار روضه‌ی تو، رضاست
او نگرید، عزا عزا نشود

حج نوکر، طواف شش گوش‌است
مکه خوب است، کربلا نشود

کل عالم به پات جان بدهد
باز حق غمت، ادا نشود

ته گودال رفت و آمد بود
روی جسمت،برو بیا نشود

دختر کوچک تو خوابیده
کاش دورت سر و صدا نشود

کاش آقا تو بی کفن نشوی
کاش سهم تو بوریا نشود

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش