جدایی سخته

جدایی سخته
برا منی که خواهرم
ای سایه‌بونِ رو سرم
رحمی به چشمای ترم

(خدایی سخته
برا من از گودال بگی
از پیکری پامال بگی
از مادری بی‌حال بگی) 2

فردا یه مادری تو قتلگاه می‌گه
مظلوم تویی
اونیکه حتی از یه قطره آب می‌شه
محروم تویی
علت حال مضطر و بغض توی
گلو تویی

حسین من حسین من
حسین من حسین من...

(یادته داداش
گفتم بهت اینجا نمون
از غم و غصه‌ی تُو خون
می‌باره فردا آسمون) 2

هی می‌گم ای کاش
فردا که دشمن حاضره
اگه شدی محاصره
روح از تنِ منم بره

آخه نمی‌تونم ببینم که تو رو
عذاب می‌دند
تشنه‌ت می‌شه جلو نگاهِ تو به اسب‌ها
آب می‌دند
هل مِن مُعینتو با تیر و نیزه‌شون
جواب می‌دن

حسین من حسین من
حسین من حسین من...

پناهِ زینب
زینبو بی پناه نکن
اسیر این سپاه نکن
اینجور منو نگاه نکن

گناهِ زینب
چی بوده که اسیر بشه؟
بخواد یه روزه پیر بشه
نباشی و تحقیر بشه

نبودنِ تو یعنی که بد جوری
خون جگر می‌شم
منزل به منزل با سنان و خولی
همسفر می‌‍‌‌شم

نبودنِ تو یعنی که یه جوری
خون جگر می‌شم
میری رو نیزه و من از تو دیگه
بی‌خبر می‌شم

(سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب)