سید مجید بنی فاطمه

ترسی از فقر ندارند گدایان کریم

2473
25
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم
دست خالی نروند از دَرِ احسان کریم

حاجت خواسته را چند برابر داده است
طیب الله به این لطف دو چندان کریم

کاظمینی نشدیم و دلمان هم پر بود
بار بستیم سوی شاه خراسان کریم

(بی‌نیاز از همه‌ام تا که رضا را دارم) ۲
به قسم‌های خداوند به قرآن کریم

طلب رزق نکردیم ز دربار کسی
نان هر سفره حرام است مگر نان کریم

هر کسی وقت مناجات ضریحی دارد
دست ما نیز رسیده است به دامان کریم

ناامیدم مکنید از کرمش فرض کنید
باز بدکاره‌ای امشب شده مهمان کریم

گر چه خوب است شود شیعه بلا گردانش
سپر درد و بلای همه شد جان کریم

ظاهرش فقر ولی باطن او عین غناست
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم

مثل یک تکه عبا روی زمین است تنش
آن قدر حال ندارد که نیفتد بدنش

جا به جا گر نشود سلسله، بد می‌چسبد
آن چنانی که محال است دگر وا شدنش

نفسش وقت مناجات چه اعجازی داشت
زن بدکاره به یک باره عوض شد سخنش

آه مانند گلیمی چقدر پا خورده
بی‌سبب نیست اگر پاره شده پیرهنش

از کلیم اللَّهی حضرت ما کم نشود
گر چه هر دفعه بیاید بزند بر دهنش

از آتش دلِ من صحبتی نکن نامرد
سکوت صبر مرا غیرتی نکن نامرد

بزن تمام تنم را کبود کن اما
به نام فاطمه بی‌حرمتی نکن نامرد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش