حاج محمود کریمی

تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم

1830
17
تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم
تا به کی تلخی این شب‌های طولانی کشیم

نوبت ما می‌‌شود آیا به ما هم سر زنی
رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم

ما نفهمیدیم کی ما را صدا زد فاطمه
منت این لطف را با چشم بارانی کشیم

شرط یاری تو را فهمیده‌ام قبل از خودت
باید اول بار این یار خراسانی کشیم

می‌شود در وقت جان دادن رضا را دید و مرد
دست از غیرش اگر چون مرد سلمانی کشیم

دست ما را رو نکردی، دست رد کار تو نیست
دستگیری کن که دست از هرچه می‌‌دانی کشیم

وای بر ما، ما نمردیم و شنیدیم از غمت
زخم این شرمندگی داغ گرانجانی کشیم

مادرت غش کرد وقتی روضه ی تو شام شد
باید امشب داد زد تــــا درد ویرانی کشیم

تازه می‌‌فهم اگر طفل یتیمی گم شود
می‌شود صد خار را از بین دامانی کشیم

*********

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش