بی قرارم به قرارم برم

بی‌قرارم به قرارم برم، سَرِ زلف سر دارم برم
نوکریت کار تموم وقتمه، دوست دارم هی پی کارم برم

آهم از ماهیتِ خاصته، که یه جور خواست دل سادم بره
من همش چشم شدم بایدم، همه‌ی حرفامو یادم بره

چی می‌خواستم بگم؟ آهان
چه خبر از حرم؟ آقام

نوبتی هم که بود، بایست
می‌رسید نوبتم حالا

کی میگه پس بیا، برو
با تو عشقه برو، بیا

شده زائر تو رو، خدا
زائرم کن، تو رو خدا

بزار خرج مرامت، بشم کفتر بامت
حسین خیلی می‌خوامت
به خدا خیلی می‌خوامت...

(گل زهرایی که خیلی گلی، دَم گرمِ دَمِ هر بلبلی
تو به دل آذری پس جاشه که، بخونم آذری چُخ ساغولی)۲

کشته‌ی عرش شدی با چشام، قصه‌ی غصه‌تو نم‌نم بگم
اونقدر غرق تو این غصه غم، که یادم رفت چی خواستم بگم

(یادم اومد چی بود، همین
شه بی سر منم، ببین)۲

نمی‌خوام وقت مرگ سری، باشه تا بگذارم زمین
باغبون دست تو درست، میوه‌ی عمرمم بچین
گور انگورمو بکَن، کن شرابم یه اربعین

بزار نیت کامت، بنوشم ته جانت
حسین خیلی می‌خوامت به خدا خیلی می‌خوامت...