بی‌تاب حیدریم و پریشان فاطمه

بی تاب حیدریم و پریشان فاطمه
غم میخوریم با غم طفلان فاطمه

مثل کویر تشنه باران ندیده‌ایم
چشم انتظار رحمت باران فاطمه

او جلوه‌ی تمام قدِ نور خالق است
خورشید و ماه آینه داران فاطمه

قرآن فقط به خاطر زهرا نزول کرد
شان نزول خاکی قرآن فاطمه

روح الامین سه مرتبه در روز می‌شود
با باقی ملائکه مهمان فاطمه

مولاتی یازهرا، مولاتی یا زهرا..

قربان آن رسول خدایی که می‌رود
هر صبح و ظهر و شام به قربان فاطمه

طبق حدیق قدسی لولاک در ازل
ما را خدا نوشته مسلمان فاطمه

ما بچه های مادرِ پهلو شکسته‌ایم
نانی نخورده‌ایم بجز نان فاطمه

فضه برای مادرمان کار می‌کند
زنهای ما کنیزِ کنیزان فاطمه

تسبیح فاطمه همه ایمان مرتضاست
تسبیح مرتضی همه ایمان فاطمه

گرچه تمام هستیِ هستی از آنِ اوست
هستیِ مرتضی شده از آنِ فاطمه

مولاتی یازهرا، مولاتی یا زهرا..

هرکه دیدست تو را گفته که ماشاالله
قامتت قامت سرو است و رُخت همچون ماه

نه فقط اهل زمین بلکه رسید از ملکوت
بانک لاحول و لا قوه الا بالله

مادرت خیر نساء و پدرت خیر بشر
خیر در خیر کثیری کرمت هست گواه

حسن جانم حسن، حسن جانم حسن

زور بازوی علی داری و شاهد دارم
برده ای جنگ جمل را تو به یک گوشه نگاه