بمون مادر

چه شبا که پایِ گهواره‌ام بیداری کشیدی مادر 
(بمیرم یک روزِ خوش تویِ این دنیا ندیدی مادر)۲

همه‌چی خوبه تا وقتی مادر باشه 
باشه حتیٰ اگه بینِ بستر باشه
 
الهی واسه زخمایِ تنت مرهم شیم
الهی دورِ این سفره دوباره جمع شیم

میشه ازت خواهش کنم که پیشِ ما بمونی مادر
مادری کردن خیلی سخته بعد از تو برایِ خواهر 

تو که روزِ آخر پا شدی از بستر
فکر می‌کردم زخمات داره میشه بهتر 

نمی‌دونستم که بارِ سفر می‌بندی 
واسه آخرین دفعه داری می‌خندی 

بمون مادر، بمون مادر 
بمون مادر، دلِ زینب می‌گیره، مادر 
مادر، مادر، مادر، مادر 

(آه و واویلا، واویلا
 واویلا، واویلا، واویلا، واویلا)۲