برگرد از فرات، ای عموی قافله

(برگرد از فرات ای عموی قافله
برگرد از فرات آبروی قافله) ۴

(برگرد و ماها رو برگردون
بعد از تو ما می‌شیم سرگردون
شاید اصلا بباره بارون
ای عموجون) ٢

اگه برنگردی، با لب خشک اصغر چه کنیم
اگه برنگردی، توی صحرا بی‌معجبر چه کنیم
اگه برنگردی بین لشکر چه کنیم

خیمه قحط آبه ای عمو
رقیه بی‌تابه ای عمو
بعد از تو شیرخواره تا ابد
رو نیزه می‌خوابه ای عمو
* * * *
(برگرد از فرات ای عموی قافله
برگرد از فرات آبروی قافله) ۲

برگرد و ما رو تنها نگذار
مدینه داره می‌شه تکرار
می‌برن ما رو سمت بازار
ای علمدار

اگه برنگردی، خیمه‌ها غارت‌شن ما چه کنیم
اگه برنگردی، با غروب عاشورا چه کنیم
اگه برنگردی، تک و تنها چه کنیم

اشک تو شد پاره‌ ای عمو
خیمه شد بی‌چاره ای عمو
کی فکرش و می‌کرد از حرم
غارت‌شه گوشواره ای عمو

(یا حسین، یا حسین) ۲