حسین طاهری

باز هم جز سخن شهد و شکر، هیچ مگو

3308
46
باز هم جز سخن شهد و شکر هیچ مگو
وقت‌شادی شده‌ از خون جگر هیچ مگو
تا غلام قمرم غیر قمرهیچ مگو

مست‌ عباسم و از عمق‌جگر می‌خوانم
من غلام قمر نیمه‌شب شعبانم

مست‌و‌دیوانه‌شدم،عقل‌به‌من می‌خندد
گل‌نرگس به در‌و‌دشت‌و‌دمن می‌خندد
نرجس آورده پسر باز حسن می‌خندد

مطربا وقت‌غزل خوانی‌و بر دف‌زدن است
شیعه‌ در‌شادی‌ و‌ شور‌ و‌ شعف‌ و‌ کف‌ زدن است

دوش‌ در حلقه‌‌ ما قصه‌ی گیسوی که بود
تادل شب سخن‌ از‌ سلسله‌ی‌ موی که بود
شیعه مشتاق کمانخانه‌ی ابروی که بود

هاتفی گفت که یار ازلی آمده‌است
چارده‌ بار علی پشت علی آمده‌است

آنکه‌ در‌ جسم‌ جهان‌ روح‌ شده‌مهدی‌ ماست
عمر‌ او خضر‌تر از نوح‌ شده مهدی ماست
کاه‌ در مکتب او کوه شده مهدی ماست

هر که از آمدنش شاد شده کف بزند
سینه‌اش فاطمه‌ آباد شده کف بزند

اولیاء شیفتگان پسر زهرایند
اصفیاء سر به روی خاک فرج می‌سایند
انبیاء منتظر دولت این آقایند

یکی از منتظران فرج او عیساست
ذکرش عجّل ولی‌ الفرج مهدی‌ماست

کاش باشیم برایش همه مرآت ظهور
روز‌و‌ شب بر لب‌مان ذکر‌ و‌‌ مناجات ظهور
و ببینیم در آفاق علامات ظهور

آید آن روز که اخبار بگوید آمد
شیعه در کوچه بازار بگوید آمد

(در مرامش بنویسید که غارت ممنوع
کیسه‌ ملت اگرهست،خسارت ممنوع
سفر خارج و ویلا و عمارت ممنوع ) ۲

(می‌رسد آنکه غم او غم بیت‌المال است
پسر شیر‌خدا محرم بیت‌المال است) ۲

او نباشد، همه‌ جا سیل بلا می‌آید
با ظهورش به‌ جهان صلح‌ و‌ صفا می‌آید
عاقبت از طرف کعبه صدا می‌آید

هر که دارد سر همراهی ما بسم الله
هر که دارد هوس کرببلا بسم‌الله

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش