ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم جایی که فرزندت در آنجا روضهخوان باشد دریایی از رنج و غریبی موج خواهد زد نام حسن در روضه هر جا درمیان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست سقف مزارت هم زمانی آسمان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست وضعت میان خانه چون زندانیان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست خون دلت از کُنج لبهایت روان باشد آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که گلبرگِ روی مادرت چون ارغوان باشد سخت است تشنه باشی و لبهای لرزانت حتی برای آب خوردن ناتوان باشد هنگام برخورد لبت با کاسه آب است وقت گریز روضههای خیزران باشد شاعر: آقای محمدعلی بیابانی