ای بی کفن سلام
ای دلیل گریه‌های من سلام
ای بی کفن سلام
کشته‌ی بدون پیراهن سلام
ای بی کفن سلام
لب تشنه یا حسین
تو کجا و خاک این صحرا حسین
لب تشنه یا حسین
کهنه پیرهن پوشیدی چرا حسین
لب تشنه یا حسین
مظلومِ کربلا
ای شهیدِ من هو رفع البرا
مظلومِ کربلا
تو رو کشتن اونم من القفا
مظلومِ کربلا
کربلا ساعتِ سه
یکی به دادِ زینب برسه
کربلا ساعتِ سه
دست شمرو بگیرین دیگه بسه
ای روزگار پست
کی با چکمه به روی سینه نشست
ای روزگار پست
چطوری سینه‌ی آسمون شکست
چی آوردن سرِ تو
چرا درهم کردن پیکرتو
چی آوردن سرِ تو
یکی آروم کنه مادرتو
کجا بردن سرتو
میخونم روضه‌ی انگشترتو
کجا بردن سرتو
چرا این طوری بریدن سرتو
او میدوید و، من میدویدم
او سوی مقتل، من سوی قاتل
اون می‌نشست و، من مینشستم
او روی سینه، من در مقابل
او می‌کشید و، من می‌کشیدم
او خنجر از کین، من آه از دل
حسین، ای تشنه لب
حسین حسین حسین
حسین، عشقِ زینب
حسین حسین حسین
آه ای بی کفن
حسین حسین حسین
آه بی پیروهن
حسین حسین حسین
