امشب شبه، «انّااليهِ راجعون» است
فردا زمين‌ِكربلا، درياي خون است
آجرك الله، بقية الله
*******
امشب شبِ راز و نيازِ عاشقان است
فردا سرِ فرزند زهرا بر سَنان است
امشب حسين است و، شهادت آرزويش
فردا بريزَد بر زمين، خونِ گلويش
آجرك الله، بقية الله
********
امشب سكينه رنگ، از رويش پَريده
فردا زَند، بوسه به رگ‌هاي بريده
امشب حريمِ فاطمه، عبّاس دارد
فردا سكينه سَر به صحرا مي‌گذارد
آجرك الله، بقية الله
********
امشب شَود، تقديمِ دين هستِ ابوالفضل
فردا جدا گَردد ز تن، دستِ ابوالفضل
امشب علي‌اكبر به سَجده سَر گذارد
فردا به دشتِ كربلا جان مي‌سپارد
امشب به اكبر مي‌كُند، بابا نِظاره
فردا شَود جسمِ شَريفش، پاره پاره
آجرك الله، بقية الله
*********
امشب حرم، يك تشنه يِ، شِش ماهه دارد
فردا سَرِ دَستِ پدر، جان مي‌سپارد
امشب كُند در خيمه‌ها، قاسم عبادت
فردا رَود تنها به ميدانِ شهادت
امشب دعا خواند لبِ، عطشانِ زينب
فردا شَود، نقشِ زمين قرآنِ زينب
امشب كُند در خيمه زينب بي‌قراري
فردا كُند دَر مقتلِ، خون سوگواري
امشب پِيمبر اشك، ريزد از دو عينش
فردا بِشويد صورت از، خونِ حسينش
امشب، به خيمه، كودكي ماتم بگيرد
فردا، به زير بوتۀ خاري بميرد
**********
