حسین محمدی

امشب برای گریه زمان کم می اوریم

1815
8
امشب برای گریه زمان کم می‌آوریم
در مقتل تو کاش که جان کم نیاوریم

امشب مسیر روضه به مقتل رسیده است
اشک خدا به صفحه‌ی مقتل چکیده است

کار غریب روضه به گودال می‌کشد
ما را برای روضه به دنبال می‌کشد

با زینبت ز مجلس نامحرمان نگو
از شمرها و حرمله‌ها و سنان نگو

فردا کسی به نیزه زمین می‌زند تو را
مانند روز کوچه کمین می‌زند تو را

حاضرم رو بزنم چنگ به رویت نزنند
موی خود را بکنم پنجه به مویت نزنند

سایت بر سر من هست ولی فردا نه
احترام پر من هست ولی فردا نه

چشم بد دور ز قد من و زن‌های حرم
دور اکبر من هست ولی فردا نه

تاکنون پای غریبه به حرم وا نشده
حرمت محضر من هست ولی فردا نه

بنشین خوب ببین چادر من را حالا
چادرم بر سر من هست ولی فردا نه

گوشواری که خودت داده‌ای الآن دارم
محرمم! زیور من هست ولی فردا نه

خدایی بد کرده
اونی که با نیزه آقا راه گلوتو سد کرده
یا اونی که پیش زینب جسم تو رو لگد کرده
خدایی بد کرده

یکی عصا میزد
یکی دیگه به صورتت آقا جون با کف پا میزد
یه مادری هم گوشه‌ی گودال تو رو صدا میزد
تو رو صدا میزد

شبیه کابوسه
اونی که آتیش میزنه ما رو روضه‌ی ناموسه
وقتی جلو نامحرما زینب رگاتو می‌بوسه

برای روضه همین بس که بی‌هوا زده‌اند
عزیز فاطمه را سنگ بی‌امان زده‌اند

فقط نه سنگ و نه نیزه که عده‌ای آن‌روز
به جشم خسته‌ی او زخم با زبان زده‌اند

هنگامه‌ی غم شد
تیر آمد و مقتل همه آلوده به سم شد

هی کم کم و کم کم
از جسم تو هی کم شد و هی کم شد و کم شد

یک نیزه به شانه
آنقدر فرو رفت که یک مرتبه خم شد

آه زنده کشتنت
با قتل صبر و با خنده کشتنت

محزون کشتنت
نامردا بین خاک و خون کشتنت

آه راحت کشتنت
یک عده هم واسه غارت کشتنت

مضطر کشتنت
دیدم پیش چشم مادر کشتنت

آه در هم کشتنت
واسه چند دینارو درهم کشتنت

پرپر کشتنت
مظلومم بی یار و یاور کشتنت

(یارالی حسین
یارالی حسین ای وای) ۳

(صلی الله علیک یا اباعبدالله) ۳

(مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین مظلوم حسین) ۲

عطشان حسین عطشان حسین
عطشان حسین عطشان حسین

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش