الله وکیلی ندیدم مرد رو دستت

الله وکیلی، ندیدم مرد رو دستت
ساقی و شراب و قدح و میکده مستت
اون قدر علی بوسیده دو تا بازوهاتو که
هیچ یلی تو دنیا نتونه بده شکستت

ای ابرو کشیده
یوسف تا تو رو دیده، دستاشو بریده
ناز چشماتو خداوند خودش خریده
انصافاً هنر کرده، عباس آفریده

دلبر اباالفضل، یل دلاور اباالفضل
اصلاً مو نمیزنه با حیدر اباالفضل
امنیت زینب رو سپردی به چشماش
حلال جونت شیر مادر اباالفضل

نام معشوق مبر، نزد من از عشق مگو
عشق تیریست که در پیچ و خم عباس است

معروف به عباس و مسما به اباالفضل
عالم به علی نازد و مولا به اباالفضل
القاب زیاد است ولی عالم و آدم
گویند فقط خوش قد و بالا به اباالفضل

ای آقای احساس
دستت افتاده ولی، پرچمت که بالاست
خاطرت اونقدر واسه‌ی خدا عزیزه
فرمودند رفع الله رایت العباس

جون رقیه است و پهلوون رقیه
میره رو شونش، تو آسمونه رقیه
دنیا قشنگی نداشت بدون اباالفضل
خود ساقی می‌میره بدون رقیه